حرفی ندارم

کاربر بلاگیکس · 06:24 1400/09/15

 

❤سیاه قرمز 🖤پارت ۱۱

(مرینت ♡  مارک ꧂ بریجت& جولیا ~) (ساردین@لورنز÷ارژان♕)
( ادرین☆ ادرینا    ^_^ رینا✓ آرین№) 
♡ چند روز  از اون ماجرا  می گذره و الان ادرین خونه خودشون 
☆ ادرینااا  
^_^بلهه
☆ بیا برو رینا بلند کن   دوستات اومد دنبالت برین مدرستون
^_^اکیــ
امیلی:« چه خبر تون داد میزنین اون از اتاقش داد میزنه اون از اونور مثل ادم برین پیش هم راه برین تنبلااااا
گابریل:« مامانتون راست میگهـ
☆ پدددرر خودددتونم داارین دادد میزنین هااا
گابریل:« خببب تو مثـــــل ادم بیا پیش ما تا باهاتـــــــ حرفـــ بزنیم
☆ حاااالـــ نـــدارمــــ
امیلی:« اااز بـــــســ تـــــنــــبــــلــــیـــ
(اناناس:« صلوات  بر محمد.  اینا همشون تنبل هستن نمیان پیش هم حتی مامان انقدر تنبل نمیتونه بره پیش بچش داد میزنه🤣 دیوونه هستین بای)
☆ بببند 
(ک*خل )
سابین:« بچه ها چند روز میریم سفر 
مرینت:« اخ جوون
مارک:« ایول
بریجت:« مامان حالا کجا میریم

تام:« میریم لیوون خونه خاله 

مرینت:« اه ارژان دیروز رفت از دستش راحت شدم باز میگه میخواهیم بریم پیش ارژان 

مارک:« بابا گه زدی تو خوشیمون😐

تام:« برو بچه تو هم

سابین:« خب همگی گمشین اماده بشین

مری مارک بریجت:« باش😑😐

( البالو:« خانوادگی دیوونه)
ادرین:« رفتم بیرون دیدم مامان زنگ زد به کسی گفت مامیریم اونجا
 امیلی:« ادرین
ادرین:« بله
امیلی:«  برو اماده شو میریم.جایی
ادرین:« باش
••••
ادرین:« مامان اینجا که خونه گاگامی
امیلی:« اره میدونم برو داخل حرف نزن
ادرین:« رفتیم تو سلام علیک کردیم نشستیم دیدم بابام میگه
گابریل:« برای امر خیر تشریف اوردیم
ادرین:« اقا هم این گفت سیب  پرید تو گلوم
امیلی:« خب گاگامی خانم نمیان
مامان گاگامی:« اره مامان جونم چایی هارو بیار
ادرین:«منم مثل منگلا نیگاهشون میکردم مگه من اومدم خواستگاریـ
امیلی:« پسرم برید خودت گاگامی تو اتاق 

بهار:« خودم میدونم میخواین کلم بکنین هم وسط جای حساس هم برای گاگامی ولی نگران نباشید شیپ اصلی ادرینتی  خدافظ کیوتا 5تا نظر بای😘